11هفتگی و تولد مامانی
سلام جیجر مامانی،خوبی؟این روزا خیلی منتظر لگد زدناتم،ولی یکم زوده، آها راستی امروز تولدمه،سال قبل اول خرداد منو بابایی نامزد بودیم اما امسال تورو از خدا گرفتیم و تو اینجایی،همینجا تو دل مامان!سال بعد کنار مونی و داری پستونک میخوری! دیشب بابایی غافلگیرم کرد،یه کیک خوشگل واسم گرفت و زنگ زد عمه جونا حاج بابا اومدن خونمون، وقتی به دنیا اومدم پدر جون واسم یه شعر سرود: فریبا دختری در فصل خرداد، بیامد بر زمین با داد و فریاد، دلم را می برد این در زیبا، چنان گویی که شیرین داد فریاد! بوس نفس مامانی!بابای! ...
نویسنده :
مامان فاطمه
15:04