سید محمد طاهاسید محمد طاها، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره

به دنیا خوش اومدی

واکنش!!!!!!

1390/5/27 17:02
نویسنده : مامان فاطمه
495 بازدید
اشتراک گذاری

مامانی فدای واکنشت!!!!

 چقد خوشت میاد و چه باحال ورجه وورجه میکنی وقتی آهنگ روشنه!!!!

آخه وقتی که قرآن میخونم یا گوش میدم همینجوری میشی!

مامانی تکلیف مارو روشن کن،اینوری هستی یا اون وری؟؟؟؟؟

                       

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان تربچه
27 مرداد 90 18:38
چه بامزه!!! راستی اینترنتمون وصل شده ها
مامان رادین
28 مرداد 90 17:48
سلام مامان خانومی بالاخره من امروز موفق شدم که بیام تو وبلاگ خوشکلتون مهمونی آخه قبلا هر چی سعی می کردم نمی شد از طریق آدرسی که توی نظرات بود بیام تو وبلاگتون راستش خیلی خیلی برای منم جالبه که نی نی هامون فقط چند روز با هم اختلاف دارن اصلا شایدم تو یه روز به دنیا بیان.به هر حال امیدوارم هر دوتاشون سالم و سلامت باشن و هم ما و هم اون دو تا کوچولو دوستای خوبی برای هم باشن
خاله جون
28 مرداد 90 18:45
سلام به مامان و نی نی مبااااااااااااااااارک باشه اگه دوست دارید به ما هم سر بزنید خوش میشیم. با تبادل لینک موافقید.من را خبر کنید مرسی منتظر شما هستم
مامی امیرحسین
29 مرداد 90 1:54
ای جانم...تو هم که مامان فاطمه اي که!مثل خودم منم مثل شما خيلی نگران تربیتشم.آخه من که این باشم بچم چی میشه؟پس بیا برای هم دعا کنیم.بخصوص شما برای من محمد ارمیا هم خیلی قشنگه ولی فکر نکنم بشه کامل جا بندازیش.يعنی یا ميشه محمد یا ارمیا.که هردوشم قشنگه.ایشالا شمام به زودی بار شیشتو زمین بذاری و با هم پسرامونو خوب بزرگ کنیم.از وقتی حرکتشو حس میکنی دیگه زود ميگذره.من اصلا باورم نميشه از هفته 24 تا 34 به اين زودی گذشته باشه.چون دیگه پسرم مونسم شده. با اجازت منم لینکت میکنم
سحر
29 مرداد 90 9:59
فاطمه جون سیاست رو از پسرت یاد بگیر بوس هوارتااااااا
artin
29 مرداد 90 21:43
سلام. انشاا.. عمر با عزت . مارا هم در این شبها دعا کنید. بزرگترین وبلاگ سلامتی . خانه داری . تغذیه منتظر شماست . در توسعه این وبلاگ شریک شوید . مطالب با نام شما درج میشود. منتظر قدمهای سبزتان هستیم.
مامان قندعسل
1 شهریور 90 0:25
ایشالله شازده پسل رو با دلی شاد بغل کنین. به سلامتی به دنیا بیادبه ما هم سر بزنین تا اگه مایل بودین با هم دوست شیم


چشم حتما،مرسی از لطفتون
مامی امیرحسین
1 شهریور 90 2:34
فاطمه جون دیگه چیزی نمونده ها...

آره انگار که چیزی نمونده،ولی خیلی مونده ها